

- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
آرام
متن ترانه سهم من
🗣 Alireza Assar
🎵 Sahme Man
#AlirezaAssar
نمیخوام سهم دنیا رو
تویی که سهم دستامی
اگه آرامشی دارم
واسه اینه که همرامی
زمین می لرزه و اینجا
یکی بی ترس خوابیده
تو عشق تو یه چیزی هست
که آرامش به من میده
بزار روشن کنیم شب رو
ستاره از تو، ماه از من
ازت یه خواهشی دارم
تو هم چیزی بخواه از من
تموم خوبیا با تو
چقدر خالی شده دستم
بزار یکبار قبل از تو
بگم که عاشقت هستم
چقدر خوبه هوای تو
چه عشقی رو به من دادی
گرفتار تو که هستم
بدم میاد از آزادی
ببین راه فرارم رو
خودم از هر طرف بستم
از این لحظه به بعد هر جا
که تو هستی، منم هستم
بدون که عمر عشق من
به کوتاهی ساعت نیست
عزیزم گفتنم تنها
یه حرف از روی عادت نیست
بزار روشن کنیم شب رو
ستاره از تو، ماه از من
ازت یه خواهشی دارم
تو هم چیزی بخواه از من
تموم خوبیا با تو
چقدر خالی شده دستم
بزار یکبار قبل از تو
بگم که عاشقت هستم
متن ترانه سرنوشت
سرنوشت را باید از سر نوشت
شاید این بار کمی بهتر نوشت
عاشقی را غرقِ در باور نوشت
غُصه ها را قِصه ای دیگر نوشت
از کجا این باور آمد که گفت
گر رَود سَر برنگردد سرنوشت
گل بکاریم از دل گِل گُل بَراریم
در زمستان در بهاران زیرِ باران
گل بکاریم گر بخواهیم گر نخواهیم
باغبانِ روزگاریم
گر تو روزی را ز این بازی بدانی
نکته یِ رمزش بخوانی
لحظه هایِ زندگی چون موج دریاست
گرچه سرد و سخت زیباست
موجِ این دریا گر از پس سرگذشتت
سرنوشتت سرگذشتت
بر فراز قله یِ باور سفر کن
بالِ خود را باز تر کن
همچو حافظ پای کوبان و غزل خوان
لشگرِ غم را بسوزان
در فلک سقفی نمانده این زمانه
پَر بزن تا بی کرانه
متن ترانه خون از رُخَم بشوی
دست مرا بگیر، که آب از سرم گذشت
خون از رخم بشوی، که تیر از پرم گذشت
سر برکشیدم از دلِ این دود، شعلهوار
تا این شب از برابر چشمِ ترم گذشت
شوق رهاییام درِ زندان غم شکست
بوی خوشِ سپیدهدم از سنگرم گذشت
با همرهان بگوی سراغ وطن گرفت
هر جا که ذرهذرهی خاکسترم گذشت
خورشیدها شکفت ز هر قطره خون من
هر جا که پارههای دلِ پرپرم گذشت
در پردههای دیدهی من، باغ گل دمید
نام وطن چو بر ورق دفترم گذشت
متن ترانه شباهنگ
تو ای مرغ حق٬ ای فسانه به شب
نگه کن که جانم رسیده به لب
که من همچو تو وامانده ام به شب و تنهایی
به ویرانهام بنشستهام که مگر بازآیی
ای مرغ حق افسانهی ویرانههایی
ویرانهای شد قلب من امشب کجایی
تا سر کند سوز درون نایِ دل من
بنشین دمی بر بامِ من سر کن نوایی
غمِ تلخ شب را تو میدانی
که در شهر شبها نوا خوانی
بمان با من امشب که دلتنگم
چرا از شب من گریزانی
به ویرانهی من بنشین
مرا از غمِ دل برهان
بخوان نغمهای در دل شب
مرا سوی مستی بکشان
همدم شبهایی در غمِ تنهایی بیا٬ بیا
غمِ تلخ شب را تو میدانی
که در شهر شبها نوا خوانی
بمان با من امشب که دلتنگم
چرا از شب من گریزانی
متن ترانه شعله ور
خدا خدا...
امان امان...
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم
مذاق عاشقی دارم
پی دیدار می گردم
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم
مذاق عاشقی دارم
پی دیدار می گردم
خدایا رحم کن بر من پریشان وار می گردم
خطا کارم گنه کارم به حال زار می گردم
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم
شراب شوق می نوشم به گرد یار می گردم
سخن مستانه می گویم
سخن مستانه می گویم
ولی هوشیار می گردم
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم
مذاق عاشقی دارم
پی دیدار می گردم
گهی خندم گهی گریم گهی افتم گهی خیزم
غلام شمس تبریزم قلندروار می گردم
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم
متن ترانه کولی
رفت آن سوار کولی! با خود تورا نبرده/
رفت آن سوار کولی! با خود تورا نبرده/
شب مانده است و با شب تاریکی فشرده/
کولی! کنار آتش رقص شبانه ات کو؟/
شادی چرا رمیده؟ آتش چرا فسرده؟/
رفت آنکه پیش پایش دریا ستاره کردی/
رفت آنکه پیش پایش دریا ستاره کردی/
چشمان مهربانش یک قطره ناسترده/
رفت آن سوار کولی! با خود تو را نبرده/
می رفت گَرد راهش از دودِ آه تیره/
نیلوفرانه در باد پیچیده تاب خورده/
سودای همرهی را گیسو به باد دادی/
سودای همرهی را گیسو به باد دادی/
رفت آن سوار و با خود یک تارِ مو نبرده!/
رفت آن سوار و با خود یک تارِ مو نبرده!/
یک تارِ مو نبرده!
متن ترانه همه هیچم
نه فرشته ام، نه شیطان، کی ام و چی ام؟ همینم!/
نه ز بادم و نَزآتش که نواده ی زمینم!/
منم و چراغ خُردی که بمیرد از نسیمی/
نه سپیده دم به دستم، نه ستاره بر جبینم/
نه فرشته ام، نه شیطان، کی ام و چی ام؟ همینم!/
منم و ردای تنگی که به جز من اش نگنجد/
منم و ردای تنگی که به جز من اش نگنجد/
نه فلک بر آستانم، نه خدا در آستینم/
نه حق حقم، نه نا حق نه بدم، نه خوب مطلق/
سیه و سپیدم: ابلق! که به نیک و بد عجینم/
تب بوسه ایم از آن لب، به غنیمت است امشب/
که نه آگهم که فردا، چه نشسته در کمینم/
که نه آگهم که فردا، چه نشسته در کمینم/
منم و ردای تنگی که به جز من اش نگنجد/
نه فلک بر آستانم، نه خدا در آستینم/
نزنم نمک به زخمی که همیشگی ست، باری/
که نه خسته ی نخستین، نه خراب آخرینم/
که نه خسته ی نخستین، نه خراب آخرینم/
نه فرشته ام، نه شیطان
متن ترانه از هوش می روم
معشوق جان به بهار آغشته منی
معشوق جان به بهار آغشته منی
که موهای خیسات را خدایان بر سینه ام میریزند و مرا خواب میکنند
یک روزَمی که بوی شانه تو خواب میبَرَدَم
معشوق جان به بهار آغشته منی تو شانه بزن
معشوقِ جان به بهار آغشتۀ منی
هنگامۀ منی
نَحرم کنند اگر همه میبینند که تو نگاهِ گلوگاهِ پنهانیِ منی
میخوانم میخوانم میخوانم تو خواندنِ منی
باران که میوزد سوی چشمانم
باران که میوزد باران که میوزد،
تو شانه بزن! باران که می…
یک لحظه من خودم را گم میکنم نمیبینمَم
اگر تو مرا نبینی من کیستم که ببینم؟
من نیستم که ببینم، نمیبیننمَم
معشوق جان به بهار آغشتۀ منی
هنگامۀ منی
نَحرم کنند اگر همه میبینند که تو نگاهِ گلوگاهِ پنهانیِ منی
ببین! ببین تو مرا تا ته ببین زیرا اگر تو مرا نبینی من هم نمیبینمم
اگر تو مرا نخوابانی، من هم نمیخوابانمم نمی بینمم
تو شانه بزن
من هیچگاه نمیخوابم از هوش می روم
دیروز رفته بودم امروز هم از هوش می روم
متن ترانه الله مزار
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
غریب رهگذارای دیدم
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
وای چه روزگارایی دیدم
به پهنای صحرای دلتنگی
والله سیه غروب هایی دیدم
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
غریب رهگذارای دیدم
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
وای چه روزگارایی دیدم
به صحرای له له له له له له له لی
حال کفتری که در هوای تو
که میپره در هوای تو که میپره
در هوای تو
والله جونم فدای تو
امان امان امان امان امان آی امان امان
آهو جان امان آهو جان بگو از چه کوه هایی میری
زمستون بود و به یاد تو
والله خواب بهارای دیدم
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
غریب رهگذارای دیدم
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
وای چه روزگارایی دیدم
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.





پیشواز ایرانسل































