

- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
دلسوخته
متن ترانه آتش
من پریشان شده ی
موی پریشان توام
کفر اگر نیست بگویم
که مسلمان توام
من گرفتار تو و
موی سیاه تو شدم
من سرکش به خدا
رام و به راه تو شدم
وای من هر نفست
معجزه ای تازه کنم
عشق آمد که مرا
با تو هم اندازه کند
من که آتش شده ام به
که تو دریا داری
بی سبب نیست که در
ساحل من جا داری
ماه کامل شده ای
چشم حسودانت کور
آنچه خوبان همه دارند
تو یک جا داری
آنچه خوبان همه دارند
تو یک جا داری
لحن زیبای تو و
چشم سیاهت ای وای
دلربایی و دل آرا و
نگارت ای وای
لحن زیبای تو و
چشم سیاهت ای وای
دلربایی و دل آرا و
نگارت ای وای
من که آتش شده ام به
که تو دریا داری
بی سبب نیست که در
ساحل من جا داری
ماه کامل شده ای
چشم حسودانت کور
آنچه خوبان همه دارند
تو یک جا داری
آنچه خوبان همه دارند
تو یک جا داری
متن ترانه مرا به خاطرت نگه دار
باز امشب دل من غرق گله شد
بی تاب و بی رمق بی حوصله شد
دردا که دوری دردا
ای آرزوی فردا توبیا تو بیا
نداری خبر ز حال من نداری
که دل به جاده می سپاری
سحر ندارد این شب تار
مرا به خاطرت نگهدار
از من دیگر بصری در آینه نیست
پیدا کن تو مرا این فاصله چیست
ای معنی شعرِ ترِ من
پرواز جاری در پر من
تو بیا تو بیا
سرگردانم بر سرِ کویت
شب میبارد از سرِ مویت
نداری، خبر ز حال من نداری
که دل به جاده می سپاری
سحر ندارد این شب تار
مرا به خاطرت نگهدار
متن ترانه باران تویی
از آسمانم ماتم ببارد
هراس بی تو ماندنم ادامه دارد
نمی نویسم ترانه بی تو
چگونه پر کشد خیال واژه بی تو
به لب رسیده جان کجایی کجایی
که برده طاقتم جدایی
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که در ره تو من
نفس بریده در گزارم
مگر ندانی چو از تو دورم
بی راهه ای خموش و تار
بی عبورم
نمی توانم دگر بگویم
که من اسیر این خزان تو به تویم
به لب رسیده جان کجایی کجایی
رهی نمانده تا رهایی
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که در ره تو من
نفس بریده در گزارم
باران تویی به خاک من بزن
بازآ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
متن ترانه باران تویی
از آسمانم ماتم ببارد
هراس بی تو ماندنم ادامه دارد
نمی نویسم ترانه بی تو
چگونه پر کشد خیال واژه بی تو
به لب رسیده جان کجایی کجایی
که برده طاقتم جدایی
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که در ره تو من
نفس بریده در گزارم
مگر ندانی چو از تو دورم
بی راهه ای خموش و تار
بی عبورم
نمی توانم دگر بگویم
که من اسیر این خزان تو به تویم
به لب رسیده جان کجایی کجایی
رهی نمانده تا رهایی
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که در ره تو من
نفس بریده در گزارم
باران تویی به خاک من بزن
بازآ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
متن ترانه از عشق بگو
دلداده ی توام
رویای هر شبی
عاشق نمیشدم
عاشق شدم ببین
رفتی از کنارم اما رفتنت پر از معما
حیف گفتمت از عشقو باور
گفتی از نگاه آخر حیف
راحت از این دل مرو که جانم میرود
هر کجا روانه شوم صدایت میزنم
جان من رها به سوی تو شد
نگاه من اسیر موی تو شد
دل به دریاها بزن از عشق بگو زیبای من
به هر کجا روی کنار توام
جان جانانم تویی زیبا تویی رویا تویی
قسم به جان من قسم نرو
چشمانش دار و ندارم بود
دار و ندارم کو
من دل بستم به آنکه دلدارم بود
دلبر نازم کو
دل به دریاها بزن از عشق بگو زیبای من
به هر کجا روی کنار توام
جان جانانم تویی زیبا تویی رویا تویی
قسم به جان من قسم نرو
متن ترانه سکوت
روزای سخت نبودن با تو
خلا امید و تجربه کردم
داغ دلم که بی تو تازه میشد
هم نفسم شد سایه ی سردم
تورو میدیدم از اونور ابرا
که میخوای سرسری از من رد شی
آسمونو بی تو خط خطی کردم
چجوری میتونی انقد بد شی
چجوری میتونی انقد بد شی...
سکوت قلبتو بشکن و برگرد
نذار این فاصله بیشتر از این شه
نمیخوام مثل گذشته که رفتی
دوباره آخر قصه همین شه...
سکوت قلبتو بشکن و برگرد
نذار این فاصله بیشتر از این شه
نمیخوام مثل گذشته که رفتی
دوباره آخر قصه همین شه...
روزای سخت نبودن با تو
دور نبودن تو خط کشیدم
تازه میفهمم اشتباهم این بود
چهره ی عشقم و غلط کشیدم
عشق تو دار و ندار دلم بود
اومدی دار و ندارمو بردی
بیا سکوتتو بشکن و برگرد
که هنوزم تو دل من نمردی
که هنوزم تو دل من نمردی...
سکوت قلبتو بشکن و برگرد
نذار این فاصله بیشتر از این شه
نمیخوام مثل گذشته که رفتی
دوباره آخر قصه همین شه...
سکوت قلبتو بشکن و برگرد
نذار این فاصله بیشتر از این شه
نمیخوام مثل گذشته که رفتی
دوباره آخر قصه همین شه...
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.